قراراست . توی این وب به دردها وامراض اجتماع بزرگ انسانی اشاره کنیم وبعضی از راهکارها از نظر تعالیم دینی وبا استفاده از احادیث ائمه هدا ء علیه السلام بیان کنیم.
مدتها پیش دوستی داشتیم که به مدت شش س به او کمک کردیم ویاری رساندیم تا او خوب شود. مثل یک پرستاری از او پرستاری کردیم. اما او هرگز خوب نشد. انگار دچار بیماریهای گوناگونی شده بود. چون ذاتش نیز دچار بیماری شده بود. برای همین آخرش هم خوب نشد هیچ ، بلکه مریضی غرور وحسادت ناشی از آن در او بیشترشد. بطوری که دیگر قابل درمان نبود وبه همین خاطر اورا به حال خود رهاکردیم.البته او به ما بی احترامیهای زیادی کردوآخرش در را بروی ما بست. ما هم دیگر هرگز نخواستیم آن دربسته را باز کنیم وگذاشتیم همانطوربماند.
یاحق